تو از تبار گلی، نوبهار یعنی تو
رگ شراب زمین، جویبار یعنی تو
صدای بال کبوتر، صدای دلکش توست
طنین زمزمه ی آبشار، یعنی تو
تو مثل عشق، بزرگی، صبور و پا برجا
نجیب و پاکدلی، کوهسار یعنی تو
منم پرنده ی زخمی، تو نوشدارویی
به بیقراری قلبم، قرار یعنی تو
زمین خالی و خشکم، عبوس و خاکی رنگ
لباس سبز منی، سبزه زار یعنی تو
من آشنای توام، ای همیشه بیگانه
تو تلخ تر ز غمی، انتظار یعنی تو
تاریخ : پنج شنبه 90/2/29 | 10:42 عصر | نویسنده : م- غ | نظرات ()