دلم تنگ است
پریشان حال و بی تاب می گریم
و قلبم بی امان محتاج مهر توست
نمی دانی چه غمگین رهسپار لحظه های بی قرارم من
دلم تنگ است و تنهایم
و تنهایی به لب آورده جانم را
پر از امید سبز خواب دیدارم
و می خواهم که نامت را به لوح سینه بنگارم
و نجوایی کنم در دل و گویم تا ابد
من دوستت دارم
دلم تنگ است
دلم اندازه حجم قفس تنگ است
سکوت کوچه لبریز است
صدایم خیس و بارانی است
نمی دانم چرا در قلب من پاییز طولانی است
تاریخ : سه شنبه 89/9/2 | 11:21 صبح | نویسنده : م- غ | نظرات (10)