نیگام نکن با نگات قهرم
عاشقت بودم نفهمیدی
هی بهت گفتم هی تو خندیدی
زخم زبونت به دلم نشست
سنگ عاشقاسرمو شکست
یادمه یه روز مست و مستونه
داد زدم بیا بیرون ازخونه
سنگ آخرو توبه من بزن
خندیدی گفتی برو دیووونه
وقتی که عشقودیدی تو نگام
وقتی که اسمت اومد رو لبام
دادزدم یه روز توی کوچه ها
اینوبدونید همسایه ها
من دیگه دارم میمیرم براش
خندیدی گفتی عاشقم نباش
بالبات قهرم باچشات قهرم
نیگام نکن با نگات قهرم
عاشقت بودم نفهمیدی
هی بهت گفتم هی تو خندیدی
زخم زبونت به دلم نشست
سنگ عاشقاسرمو شکست
یادمه یه روز مست و مستونه
دادزدم بیابیرون از خونه
سنگ آخرو تو به من بزن
خندیدی گفتی
برو دیووونه
سیاری از زوجهای جوان به دلیل عدم آشنایی و در پاره ای از موارد نبود آگاهی کافی درباره نحوه برخورد با روابط زناشویی و عاطفی بین همسران ، با مشکلاتی مواجه هستند، که متاسفانه این مشکلات در برخی از موارد تبدیل به بحران های خانوادگی می گرد که آثار آن در معضلاتی همچون افزایش آمار طلاق در جامعه ، تنوع طلبی جنسی و.... قابل مشاهده می باشد.
اگر از زوجی که سال ها با هم زندگی کرده اند، پیرامون روابط زناشویی آنان بپرسید، به احتمال زیاد با این پاسخ رو به رو می شوید:" به گرمی روزهای نخستین نیست، اما هنوز هم چیز بسیار خوبی است." بله، فروکش کردن شدت اشتیاق جنسی طی زمان برای هر زوجی پیش می آید و عادی است. به طور معمول، حدود 18 ماه پس از زندگی مشترک، یعنی پس از پشت سر گذاشتن مرحله شیدایی، اختلاف در میل جنسی به تدریج خودش را نشان می دهد.
منظور از اختلاف در میل جنسی و روابط زناشویی وضعیتی است که شدت کاهش اشتیاق جنسی در یکی از زوج ها از دیگری بیشتراست. اگر به این اختلاف به اندازه کافی توجه نشود، کم کم حالت غیر عادی به خود می گیرد و به سرد شدن ارتباط زناشویی زوج ها می انجامد. از این رو، شما باید پیرامون روابط زناشویی بیش از پیش اطلاعات به دست آورید.
اغلب افراد ارتباط زناشویی را عملی خود جوش و عاشقانه می دانند که به هیچ گونه آموزش یا برنامه ریزی نیاز ندارد.اما توجه داشته باشید رابطه زناشویی، که بخش مهمی از زندگی انسان را تشکیل می دهد و حتی در تعیین میزان احساس رضایت از زندگی نقش کلیدی دارد، مانند بسیاری از رفتارهای ما در اثر آموزش و یادگیری جهت دهی مناسب پیدا می کند.
کسب اطلاعات درست درباره مهارت های بهبود روابط زناشویی بین دو جنس، تقویت احساس مسؤولیت در قبال زندگی جنسی خویش و آگاهی بیشتر درباره روابط جنسی سالم به شما کمک می کند به ارتباط زناشویی خود انرژی ببخشید و از خاموش شدن شمعی که روشنی زندگی شما تاحدود زیادی به آن وابسته است جلوگیری کنید.
دکتر پت لاو ، نویسنده کتاب های Hot Monogamy (گرم گرم با یک همسر) و The Truth About Love ( حقیقت عشق)، معتقد است" درک زبانی که همسر شما با کمک آن به شما ابراز عشق می کند" کلید حل اختلاف در میل جنسی و روابط زناشویی است.اگر شما این زبان را بشناسید و به موقع به آن پاسخ دهید، تفاهم جنسی را تقویت کرده اید که نتیجه آن اشتیاق جنسی و گرم شدن ارتباط زناشویی است.به نظر دکتر لاو برای به دست آوردن آن چه که از همسر خود می خواهید، بایدآن چه را که او می خواهد به او بدهید.
?درباره خواسته های خود در روابط زناشویی با هم گفت و گو کنید
شما باید بتوانید درباره مسائل جنسی به راحتی با هم صحبت کنید. اغلب زوج ها در بیان مناسب خواسته های جنسی خود در روابط زناشویی شان مشکل دارند. آنان به طور معمول درباره این موضوع چیزی نمی گویند یا به شیوه منفی آن را بیان می کنند که خود راه گفت و گو را می بندد. برای مثال، فرض بگیرید شما دوست دارید همسرتان محبت بیشتری به شما بکند. شما می گویید:" تو هرگز به اندازه کافی به من محبت نمیکنی." به نظر سوزان تانسند ،که مدیر مرکز بهبود روابط زوج ها در یکی از شهرهای امریکا است، در این عبارت خواستن مطرح نشده است بلکه نوعی انتقاد به عمل آمده است. به نظر او بهتر است خواسته خود را این گونه مطرح کنیم:" من فکر می کنم پیش از این که این رابطه بهتر است زمان بیشتری را به محبت به هم اختصاص دهیم."
بنابراین باید تفاوت انتقاد و خواستن را به روشنی درک کنیم و به جای استفاده از جملات انتقادی از عبارت هایی مانند" به نظر من به جای ... بهتر است ..." یا " من ترجیح می دهم ..." را به کار ببریم. تانسند ،که کارگاهی را با نام" گرم گرم با تنها همسر خود" برگزار کرده است، می گوید:" شاید باور کردنی نباشد اما وقتی شرکت کنندگان این کارگاه از عبارت" به نظر من به جای ... بهتر است ..." استفاده کردند، رشد چشمگیری در گفت و گو های جنسی آنان به وجود آمد.
وقتی شما خواسته خود در روابط زناشویی را به شیوه مثبت مطرح می کنید، همسر شما با تکرار عبارت شما و حتی بدون تغییری در آن، کار شما را تایید می کند. اگر چنین نشد، عبارت خود را آن قدر تصحیح کنید تا او چنین کاری بکند.سپس شما از همسر خود به خاطر گوش دادن به خواسته هایتان تشکر می کنید و از او بپرسید که آیا دوست دارد در جهت دستیابی به خواسته شما تغییراتی در رفتار خود به وجود آورد. پاسخ او بسته به برخی شرایط و نحوه برخورد شما ممکن است " بله" یا " خیر" باشد.
با استفاده از این شیوه ،که از آن با عنوان " بازتاب آینه ای" یاد می شود، ممکن است همیشه به خواسته خود نرسید، اما اگر بیاموزید که چه گونه عبارت های انتقادی خود را به عبارت های خواهشی تبدیل کنید، یعنی به جای این که همسرتان را متهم کنید خواسته خود را با او در میان بگزارید، و به بازخورد همسرتان توجه کنید، یعنی عبارت خود را با توجه به پاسخ اوتصحیح کنید، شانس بیشتری برای دست یافتن به خواسته خود دارید. این شیوه برخورد باعث می شود صمیمیت شما عمق بیشتری پیدا کند و اغلب این صمیمیت است که میل جنسی را تقویت می کند.
? برای روابط زناشویی قرار داد جنسی بنویسید و از آن پیروی کنید
شما و همسرتان گفت و گو های مثبتی درباره خواسته های جنسی خود دارید و خود را نسبت به خواسته های یکدیگر متعهد می دانید. اکنون زمان آن رسیده است که بر اساس پیشنهاد دکتر لانا هوستین، متخصص امور جنسی و نویسنده کتاب How to Have Magnificent ### ( چه گونه روابط جنسی خود را تقویت کنیم) ، قراردادی در این زمینه داشته باشید.
دکتر هوستین معتقد است مشکل اغلب زوج ها در روابط زناشویی بیان مثبت خواسته ها نیست. به نظر او خستگی کار روزانه حتی قویترین میل های جنسی را هم دفن می کند.او از بسیاری از زوج هایی که برای مشاوره به او مراجعه می کنند، می خواهد: " برای به دست آوردن ثروت جنسی با هم معامله کنید." خواسته های جنسی خود را روی کاغذ بنویسید. برای مثال، شما تصمیم می گیرید که در ماه آینده یکی از شما آغاز کننده این تعامل باشد.کسی که به عنوان آغاز کننده رابطه زناشویی انتخاب می شود باید خواسته های طرف مقابل را برآورده کند.
برای این که قرار داد نتیجه بخش باشد، در ابتدا خواسته های کمتری در روابط زناشویی مطرح کنید. به نظر هوستین این کار مانند ورزش است. در ورزش از سطح فعالیت پایین شروع می کنیم تا به سطح بالاتری برسیم. در ابتدا ممکن است همیشه به ورزش کردن علاقه نداشته باشیم ، اما وقتی به این کار ادامه بدهیم، به تدریج از آن خوشمان می آید. " در ابتدا ممکن است چندان احساس خوشی از آن نداشته باشیم، اما پس از این که وارد معامله شدیم، از این که چنین معامله پر سودی را انجام می دهیم خوشحالیم و اغلب از آرامش حاصل از آن لذت می بریم."
پس از یک ماه درباره نتیجه قرارداد با هم صحبت کنید؛ این که، کدام تجربه ها در روابط زناشویی لذت بخش تر بودند، کدام کارها بهتر جواب دادند و کدام کارها نتیجه ای نداشتند. سپس می توانید نسبت به توسعه بخشیدن توافق های اولیه یا اصلاح آنها تصمیم بگیرید. البته شاید لازم باشد برای کسی که به بندهایی از قرار داد عمل نکرده است، پنالتی هم در نظر بگیرید!
? مشکل اختلاف میل جنسی را برطرف کنید
پس از این که گفت و گوهای مثبتی در مورد روابط زناشویی داشتید و بر اساس قرارداد عمل کردید، ممکن است با مشکل اختلاف در میل جنسی رو به رو شوید که مشکل بسیار شایعی در روابط زناشویی است. این مشکل در زوج های سنین مختلف بروز می کند و برعکس آن چه ممکن است در ذهن داشته باشید، همیشه مردان نیستند که نسبت به زنان میل جنسی بالاتری دارند. یک زن ، به خصوص در اواسط زندگی، ممکن است در زمانی که مردش در رابطه جنسی کمتر تهاجمی عمل کند، برتری جنسی خاص خودش را به دست آورد.
تغییر جهت میل جنسی در روابط زناشویی بین زوج ها تا حدود زیادی مشکلی ایجاد نمی کند و چیز بدی هم نیست، مگر این که یکی از آنان احساس بیهودگی و ناامیدی داشته باشد یا پس زده شود. این مشکل در روابط زناشویی به طور معمول برای کسی پیش می آید که اشتیاق بیشتری دارد، زیرا او تعامل را آغاز می کند اما مورد بی اعتنایی یا تمسخر قرار می گیرد.
? زبان ابراز عشق همسرتان را یاد بگیرید
دکتر پت لاو برای زوج هایی که اشتیاق کم یا زیادی به روابط زناشویی دارند، پیشنهادهای ویژه ای دارد. یادگرفتن زبان ابراز عشق یکدیگر، در راس فهرست پیشنهادهای او قرار دارند. او معتقد است این کار برای نفوذ به قلب آن چه که باعث بیدار شدن این میل در همسرتان می شود، از خریدن کادو و شکلات خریدن و گل رز هدیه دادن، نافذ تر عمل می کند.
? نکته های کاربردی برای کسانی که اشتیاق جنسی بالایی دارند
لاو در کتاب " گرم گرم با یک همسر" برای برقراری تعادل بین زوج های با اشتیاق بالا و پایین پیشنهادهای زیر را مطرح کرده است اگر شما فردی با انرژی جنسی بالا هستید:بپذیرید که ممکن است زوج شما برای برانگیخته شدن کامل به تحریک بیشتری نیاز دارد. بنابراین، حوصله بیشتری در روابط زناشویی خود خرج کنید.از این که آگاهانه اشتیاق جنسی خود را بیشتر و بیشتر تقویت کنید، بپرهیزید. این کار به اختلافروابط زناشویی دامن می زند.به پیش شرط ها و پیش نیازهای جنسی همسرتان برای عشق ورزی توجه کنید. هر چه به او بیشتر توجه کنید، توجه بیشتری به خود داشته اید.میل جنسی را با عشق اشتباه نگیرید.اگر همسر شما اشتیاق جنسی پایینی دارد، به این معنی نیست که شما را دوست ندارد. اگر چنین باشد، شما فقدان عشق را در سایر زمینه های زندگی نیز می بینید.انرژی خود را به جهت دیگری سوق دهید. ورزش و تفریحات سالم دیگر به شما کمک می کند.
? نکته های کاربردی برای کسانی که اشتیاق جنسی پایینی دارند
در قبال اشتیاق جنسی خود احساس مسوولیت بیشتری داشته باشید و بخشی از زندگی را به روابط زناشویی اختصاص دهید.قراردادی را که پیشتر توضیح دادیم، بنویسید و امضا کنید! وقتی حوصله دارید به قرارداد عمل کنید.به شرایطی که باعث تقویت اشتیاق جنسی شما می شود، توجه داشته باشید و در قرارداد بر آنها تاکید کنید.درباره پیش شرط ها و پیش نیازهای روابط زناشویی خود شفاف و منطقی باشید و به نحو مثببتی با همسرتان در میان بگذارید.اگر دوست ندارید عمل جنسی داشته باشید، بدون پرده به همسرتان بگویید. اگر می خواهید با همسرتان سازش داشته باشید، هنگامی که پاسختان منفی است، نباید احساس پرده پوشی داشته باشید.اشتیاق ذهنی خود را جشن بگیرید. رضایت شما از این که در چارچوب ذهنی همسرتان قرار گرفته اید و به وجود آوردن اشتیاق بیشتر در خودتان، دلیل خوشی و شادکامی است.
با افزایش سن تمایلات جنسی کاهش نمییابد. درواقع خستگی، عادت یا حتی تغییرات هورمونی هستند که سبب کاهش تمایلات میشوند. برای آنکه میل از دست رفته را به دست آورید کافی است این مشکلات را برطرف کنید.
1- خستگی
خستگی روحی یا افسردگی معمولا باعث کاهش روابط زناشویی می شود و میتواند انرژی شما را به صفر برساند و تمایلات جنسی را کم کند. اگر احساس میکنید هم از نظر جسمی و هم روحی بسیار خستهاید و تمایلی به برقراری رابطه زناشویی ندارید کمی به خود فرصت دهید تا آرامشتان را بازیابید. عدم تمایل شما به رابطه عاشقانه به معنی زدگی شما از همسرتان نیست. اگر فکر میکنید مسالهای که با آن روبهرویید کمی بغرنج شده است به یک روانشناس مراجعه کنید.
2- عادت
اگر سالهاست که از ازدواجتان میگذرد، مسلما تاکنون بحرانهای زیادی را تجربه و از آن سربلند بیرون آمدهاید. با هم بودن فعلی شما دلیلی بر این سخن است.وقتی شما مدت نسبتا زیادی با همسرتان زندگی کرده باشید، چون به او اطمینان دارید، تمایلات جنسیتان به تدریج آرامتر میشود. این مسالهای خاص نیست درواقع شما پس از مدتی به شکلی از زندگی که دارید عادت میکنید. کافی است کمی در روابط زناشویی تان تغییر ایجاد کنید. عادات که به هم بریزد، تمایلات جنسی بیشتر میشود. نترسید و سعی خود را به کار گیرید.
3- داروها
مصرف برخی داروها میتواند بر تمایلات جنسی تاثیرگذار و سبب ناتوانی جنسی در مردان و سردمزاجی در زنان شود. به عنوان نمونه برخی داروهای قلب، داروهای ضدافسردگی یا داروهای پایینآورنده قندخون از این دستهاند.
4- تغییرات هورمونی
در تئوری کاهش هورمونها به ویژه در زمان یائسگی زنان میتواند تمایلات جنسی را کاهش دهد. البته خود یائسگی سبب کاهش تمایل نمیشود بلکه کاملا برعکس عدم تخمکگذاری تمایلات جنسی را افزایش هم میدهد ولی کاهش برخی هورمونها و به دنبال آن مشکلاتی نظیر خشکی واژن عاملی برای کاهش میل جنسی است که با درمانهای به جا برطرف میشود..
عشق یعنی دوستدار تو منم
لحظه لحظه در کنار تو منم
عشق یعنی سر پناه من تویی
اشتیاق واعتبار من تویی
عشق یعنی قلب من در دست تو
شادی و اندوه من در دست تو
عشق یعنی جان فدای تو منم
ان بلا گردون جان تو منم
عشق یعنی تو هستی جان من
مونس وهمرازم وغمخوار من
عشق یعنی بهر تو افروختن
در فراقت عاشقانه سوختن
عشق یعنی با تو در دریا شدن
بی محابا غرق در رویا شدن
عشق یعنی درد را درمان تویی
در بدر گشتن را سامان تویی
عشق یعنی شمعی من پروانه ات
مردم چشمم بود کاشانه ات
عشق یعنی اسمان من تویی
در شب مستی جام من تویی
عشق یعنی عشق یعنی تو
عشق یعنی با تو بودن تو
ازدواج پسران مجرد با زنان مطلقه؟!
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Eمعمولا پسر مجردی که خواهان ازدواج با زن مطلقه است، مهمترین دلیل او این است که ازدواج با این شخص، بسیار ساده و راحت است.به گزارش برنا، بسیار دیده شده است که پسران مجرد با زنی که سابقه ازدواج دارد قصد ازدواج میکنند که معمولا اولین مسالهای که به ذهن یک پسر مجرد برای ازدواج میافتد، شرایط و رسومات ازدواج است. «عباس رحمتی»، دکترای روانشناسی و مشاوره در اینباره به برنا میگوید:معمولا پسر مجردی که خواهان ازدواج با زن مطلقه است، مهمترین دلیل او این است که ازدواج با این شخص، بسیار ساده و راحت است و با خود چنین تعبیری میکند که امتیازهای زن مطلقه نسبت به دختر مجرد، به مراتب پایینتر است؛ در نتیجه شرایط ازدواج با او آسانتر و سهلتر از دختر مجرد است.انگیزه این افراد برای ازدواج با زن مطلقه صرفا شرایط اقتصادی، زیبایی و فرهنگی زن مطلقه نیست؛ بلکه برخی مواقع فقط انگیزه راحت ازدواج کردن و حتی راحت جدا شدن را دارند. پسر مجرد بیشتر به این فکر میکند اگر این زن یکبار از همسر قبلی خود جدا شده؛ در نتیجه از من هم به راحتی جدا میشود و با او مشکلی نخواهم داشت.بعضی از اختلافات بین زوجینی که بار اول با هم ازدواج میکنن شاید قابل حل باشد و زن و مرد به دلیل اینکه از ثبات و پایداری برخوردار هستند، سعی میکنند آن را رفع کنند. اما زمانیکه مردی با زن مطلقه ازدواج میکند؛ با خود چنین ذهنیت نادرستی دارد که اطرافیان و یا حتی خانواده زن مطلقه هیچ تسلط و یا حمایتی ندارند، پس به این اختلافات دامن میزند و زن هم در بیشتر مواقع چارهای جز سکوت ندارد و زیر سلطه مرد باقی بماند، اما بعد از مدتی زن مطلقه احساس ناامنی و نارضایتی کرده و باعث جدایی آنها میشود.یکی از آفتهایی که در این موارد وجود دارد، این است که زن مطلقه مورد سرزنش و سرکوب از طرف مرد قرار میگیرد. مرد با کوچکترین نقطه ضعف از زن مطلقه او را سرزنش کرده و میگوید: «شاید با همسر قبلی خود هم این طور رفتار کردی که تو را طلاق داده است» وبا این روش از این نقطه ضعف زن مطلقه به نفع خود، استفاده کرده و مدام سرکوفت بزند.همچنین آمار نشان میدهد مهمترین عاملی که در بیشتر اختلافات بین زن و شوهر دیده می شود،«دخالتهای اطرافیان و خانواده» است.باورهای غلط اطرافیان باعث شده، زنی که یک بار در گذشته ازدواج ناموفق داشته است، ارزش او را کم جلوه میدهند. بنابراین ارزش کادوگرفتن، بهاء دادن، مایه گذاشتن را نداشته و لزومی برای سنگ تمام گذاشتن در مراحل زندگی او نمیبینند.همچنین در برخی از موارد، مردها از ازدواج با این زنان مطلقه سوء استفاده میکنند؛ مثلا اگر زن شاغل است، از پول و موقعیت اجتماعی او استفاده و باج گیری میکنند.در زندگی مشترک این افراد بارها اتفاق میافتد که رفتارها و خاطرات در زندگی مجدد، زن را به یاد همسر گذشته خود میاندازد. در این مواقع زن با خود فکر میکند که مانند همسر گذشتهاش، رفتار مرد، قابل تغییر نبوده و مقاومت نشان میدهد؛ زیرا ذهن او آلوده شده و باعث میشود که همسر او مانند همسرگذشته اش رفتار کرده و عکس العمل نشان دهد. در نتیجه زندگی آنها موجب اختلال شده و منجر به جدایی میشود.مواردی دیده شده که مرد مجرد به دلیل ترحم و دلسوزی با زن مطلقه ازدواج میکند و زمانیکه زن متوجه میشود مرد به علت ترحم و دلسوزی با او ازدواج کرده، روحیهاش خدشهدار و احساس خواری میکند.بهترین راهکار این است که قبل از ازدواج، زن مطلقه با مرد مجرد مذاکره کرده و درباره او تحقیق کند و اگر انگیزهای پنهان در مرد مجرد برای ازدواج با او وجود دارد تشخیص بدهد و با استفاده از مشاورههای روانشناسی تصمیم نهایی خود را بگیرد.
قبل از ازدواج : خوابیدن تا لنگ ظهر
بعد از ازدواج : بیدار شدن زودتر از خورشید
ونتیجه اخلاقی : سحر خیز شدن
قبل از ازدواج : رفتن به سفر بی اجازه
بعد از ازدواج : رفتن به حیاط با اجازه
نتیجه اخلاقی : با ادب شدن
قبل از ازدواج : خوردن بهترین غذاها بی منت
بعد از ازدواج : خوردن غذا های سوخته با منت
نتیجه اخلاقی : متواضع شدن
قبل از ازدواج : استراحت مطلق بی جر و بحث
بعد از ازدواج : کار کردن در شرایط سخت
نتیجه اخلاقی : ورزیده شدن
قبل از ازدواج : رفتن به اماکن تفریحی
بعد از ازدواج : سر زدن به فامیل خانوم
نتیجه اخلاقی : صله رحم
قبل از ازدواج : آموزش گیتار و سنتور و غیره
بعد از ازدواج : آموزش بچه داری و شستن ظرف
نتیجه اخلاقی : آموزش های کاربردی و مفید
قبل از ازدواج : گرفتن پول تو جیبی از بابا
بعد از ازدواج : دادن کل حقوق به خانوم
نتیجه اخلاقی : با سخاوت شدن
قبل از ازدواج : ایستادن در صف سینما و استخر
بعد از ازدواج : ایستادن در صف شیر و نان
نتیجه اخلاقی : آموزش ایستادگی
قبل از ازدواج : رفتن به سفرهای هفتگی
بعد از ازدواج : در حسرت رفتن به پارک سر کوچه
نتیجه اخلاقی : امنیت کامل
پروردگار مهربان، ذره ای اندیشه به انسان هدیه داد وبه هیچ آفریده ی دیگری نداد.زن را زیبایی داد، برای مرد; مرد را بردباری داد، برای زن; تا پیوند کنند و در کنار هم آرام گیرند.پیامبران را فرستاد تا به انسان درس عشق بیاموزند و فرمان داد که از اندیشه بهره برند تا عشق پاک بماند و یاران با هم مهربان باشند.، شکر گزار آفریدگار باشند تا رستگار شوند; سپاسگزار یار باشند تا بهروز شوند;آنگاه فرزند آورند، به پرورش او پردازند و همه شادمان باشند. اما، آگاه شد که انسان اندیشه بکار نبست;شکوه، جای عشق نشست و اندوه، جای شادمانی گرفت. نو عروسان، گریان و تازه دامادانف سر در گریبان شدند، مادر زنان، برآشفته و مادر شوهران، نالان شدند!، نونهالان سرگردان و مادر بزرگان، گریان شدند و پدر بزرگان آزارده شده، به چاره جویی پرداختند.، اما رایزنی به کار نگرفتند، آنگاه دوران پر کار، خسته و اندوهگین شدند.غافل از آنکه داستان عشق را نه در دادگاه، که در نهاد انسان نوشتند...! چون آن را گرفتم، این را مینوسیم...هدف از آفرینش زن و مرد را، اساس قرار دادم، دانش را ابزار و صفای فرهنگ ایرانیان را با آن همراه کردم، و به شما تقدیم میدارم، و به همه ی آنان که از رنج یاران اندوهگین هستند.اگر این نوشته بتواند، جوانی را در گزینش همسر یاری دهد،یا بر شادی یاران بیفزاید، یا قطره اشکی از چشمان نو عروسی بزداید،یا چهره ی در هم تازه دامادی را بگشاید،، یا کودک سرگردانی را سرو سامان دهد،،یا مادران برآشفته و نالان را آرامش دهد،، یا از دلهره ی پدران بکاهد;آنگاه به هدف خود رسیده ام
پروردگار یکتا اراده کرد که آدمی اندیشمند باشد.پس ذره ای از اندیشه به او هدیه کرد، و این هدیه را بر هیچ آفریده ی دیگر نداد.پس، انسان به معرفت نزدیک، و یگانه اندیشمند در جهان هستی شد!.در رویارویی با دشواریها از این معرفت بهره ها برد.
اما اندیشه به این بسنده نکرد و فراتر از آن،، به شناخت جهان روی آورد و، به کشف و رومز و راز آن پرداخت.
آدمی از بزرگی کائنات محسور شد، آنگاه، ساختن آغاز کرد، از شناخت جهان به خود بالید
و از لذت ساختن سرمست شد، به حیاط دل بست، حسرت حیات جاودانی خورد، اندوهگین، خسته و دلتنگ شد...
آنگاه به تماشا ایستاد!، اندیشه بدینجا هم از تکاپو بازنایستاد، چرا که از آغاز با آرامیدن ناسازگار بود، پس به پرواز در آمد، و تن خسته را به دنبال خواست، زیباییها دید، تن را کنار آنها جای داد، این بار فراتر از شناخت کائنات رفت، و از ساختن ابزار، بیشتر خواست!
چشم جهان به زیباییها دوخت، و به تلطیف روان پرداخت، تن آزرده تیمار خود، دل بهانه گیر آرام گرفت، و اندوه فروکش کرد
چرا که زیباییها، بسیار دید، و لذتها، فراوان دید، ولذتها، فراوان برد، آنگاه به شناخت زیبایی روی آورد
و به سرچشمه ی آن کنجکاو شد، کشف رمز و راز جهان، و ساختن ابزار را ساده تر
ولی معرفت زیبایی را بسی دشوار دید، فهم گیتی، زاییده ی حس پویندگی، و ساختن از بهر آسایش است
اما معرفت زیبایی برای آرامش است، و آرامش برتر از هر ارزش
و براستی که انسان همواره نیازمند آرامش است، معرفت زیبایی با همه ی اندکی، آدمی را شیفته ی زیبایی کرد
در این سرای ناپایدار به زیباییها دل خوش کرد، در وصف آن شعرها سرود، و به آفرینش افسانه ها پرداخت ، گونه ی یار، با شادابی برگ گل همتا کرد، نگاه چشم شهلا، از آهو بر گرفت، و از چشم یار، همان خواست!
زیبایی قامت سرو و شمشاد، در پیکر یار کاوید، از غمزه ی گل و نغمه سرایی بلبل، رمز عشق ورزی و از سوختن پروانه
آیین فداکاری آموخت، آنگاه خرد، هم آوا جست و جو کرد تا همسرایی کنند
پس نگار را ندا داد، از آرزوی او پرسید، از آمال خود، با او گفت، باهم راز و نیاز کردند، از هماهنگی ها، سر سخن باز کردند
احساس نیاز به یکی شدن کردند، تا کنار هم آرام گیرند، همزبانی، آغاز و همدلی آشکار شد، دل، گرم و اندوه، کم شد، نوای مهر ساختند
و ترانه یکی شدن سرودند، آنگاه، در مغازله، با هم همسرا شدند(همسورا)
کلام موزون گفتند، و شعر عشق خواندند، از زیبایی، معرفت یافتند، زیباشناس و با منشا زیبایی آشنا شدند، آفریدگار را ستایش کردند
و سپاسگزار هم شدند، در کنار یکدیگر، حیاط را زیبا دیدند، دیگر غصه ی حیات جاودانی نخوردند!، به بهشت برین دل بستند
که آنجا نیز، با نگار باشند، اندیشه از جسم یکدیگر بر گرفتند، و به ذهن هم راه یافتند
از دام دل جستند، به روان هم پرداختند، اندیشه ها، با هم به پرواز درآمدند، با همخوانی اندیشه ها، همنوایی کردند
آنگاه، هماهنگی آغاز شد، و خرد شکوفا شد، همدلی، پنهان و همفکری آشکار شد، شناخت جهان، ساده تر، ساختن ابزار، آسانتر، و معرفت زیبایی بیشتر شد!، همخوابگی رفته رفته رنگ باخت، عشقبازی، کم کم آغاز شد، دلها به زاری گلایه از یاران کردند که
نخستین تمنا، از ما بود، تپش خویش به سودای همبستری تن ها داشتیم، اکنون اندیشه به پامالی ما آمد، این از رسم آدمیت به دور است، و آیین زندگانی نیست، اندیشه نهیب سرداد، قلب را بر جای خود بنشاند، گفت با دل، با ما ز آدمیت می گویی، آدم، فقط ما هستیم، تو چه دانی آیین زندگانی را؟، ما بودیم که در زندگی دادیم!، هر جا که پای نهادی، قائله به پا کردی، ما آن را سرو سامان دادیم!
با خودسری، پشیمانی به بار آوردی، ما بار ندامت را تحمل کردیم!، تو، انسانیت پامال کردی، ما درس مردمی دادیم!، آنگاه به آرامی گفت:بدان ای دل، ما معرفت، از عشق، نظارت، بر احوال تو، و اختیار، بر همه ی اندامها داریم!، پا به فرمان ما، با یار همراه شد، دست به دستور ما، با یاد همراه شد، دست به دستور ما، نگار را نوازش کرد، ای دل، تو هم هر تپش که داری از ماست، یک گل خودروی را، در انبوه خار و خس
ما بودیم که قشنگ خواندیم، و یار را در کنار آن بنشاندیم.ما از عشق، معرفت و از زیبایی، شناخت داریم، شهوت را هم میشناسیم!، شهوت را رها باید تا عشق جای آن گیرد، شهوت، جان بسوزاند، عشق، تن را قوی سازد، شهوت، زاییده ی خودخواهیست، عشق، مادر خودسازی است، همبستری، بیمار کند جان و روان را، عشقبازی، شفا بخشد بیماران را، هم تن، هم روان ایشان را، همبستری، فرو افکند انسان را
هم از دیده، هم از اندیشه ی انسانها، عشقبازی، به تلطیف روان می پردازد، به زیباسازی اندیشه و گفتار می انجامد
همبستری، رفتار همه ی حیوانات است، اما عشقبازی، تنها، مختص انسانهاست!، پس ما نه همبستری، بلکه عشقبازی را آرزو داریم
او که ز پیوند با انسان گفت، از اسرار نهان آگاه بود، از تو هم، شناخت کامل داشت!
پس آنگاه، ما را هدیه به انسان داد، پیوند مرد و زن، همگامی جسمها یا چسبیدن تن ها نیست، همدلی یاران و سازگاری اندیشه هاست، همدلی یاران هم، همسویی آمال است، زیبایی زناشویی، در هماهنگیها و فداکاریها، در خودشناسی و آشنایی با اندیشه ی یار، و معرفت از نیازهای نگار است، احساس و نیاز همسر را، در چهره اش خواندن، و برآوردن آن، پیش و بیش از درخواست اوست، در گرفتاری ها، غمخوار هم بودن، در بیماریها، پرستار هم شدن است، خود را جدا از یار ندیدن، در میان دوست و دشمن، آبرومندانه زیستن
به هر بهانه، همسرایی کردن، همنوا بودن، با هم راز و نیاز داشتن
همیشه سخنی تازه و دلنشین در دهان کاشتن، وقت شناس بودن، سخن بجا گفتن، هنگام با هم بودن، از ته دل خندیدن، در کوه و دشت، با هم همراه شدن، گاهی لقمه بر دهان هم گذاشتن، هدیه به هم دادن، خاطرات شیرین، برای هم آفریدن
با ویژگیهای یکدیگر آشنا بودن، ویژگیهای هم را رعایت کردن
به علایق هم پی بردن، به علایق هم علاقه مند شدن، روزهای مهم زندگی همسر را به یاد داشتن
حرمت این روزها را نگاه داشتن، زادروز وی را با شادی جشن گرفتن، دست در دست هم، همگام شدن، یکدیگر را با مهر و صفا میهمان کردن
ولو به یک بستنی یا غذایی مختصر اکتفا کردن، نگاه محبت آمیز به هم انداختن، و با نیم نگاهی گیرا، نگاه یار را پاسخ دادن، خوبیهای همسر را همواره در نظر داشتن، رمز شادی و بهورزی هر دو است، ستایش نیکی همسر، زیباترین رفتار یاران است
رنج زندگانی، همیشه هست، غم را هم در کنار دارد، اما با یار خویش بودن، رنج را کاهش میدهد، غم را به فراموشی می سپارد
پیوند مقدس زناشویی که گفتند، چسبیدن تنها نیست
بلکه پیوند اندیشه هاست، تنها هم آغوشس نیست، بلکه عشق بازیست، همخوابگی، تنها در بستر است، آن هم برای چند لحظه
و هریک تنها، فقط برای رفع نیاز خود، و گاهی با اندوه و پشیمانی همراه است، تازه فقط در اوایل جوانی، سپس دوری از هم، و گاهی فرونشاندن شهوت، همبستری، یعنی در شناخت نیکی یار ناتوان شدن، و بدیهایش را بزرگ دیدن
تلخ زبانی کردن، بیزاری گوش از شنیدن پند، قلبی سرد داشتن، از سنگ، سخت تر شدن، با دیدن یار، دیگر به تپش در نیامدن، به زندگی بدبین شدن، به حرمتی به همنوع، و هزاران درد دیگر...
اما اگر اندیشه های زن و شوهر پیوند یابند، آنگاه در تمام عمر، با هم عشق بازی خواهند داشت
آن هم نه تنها در بستر یا به هنگام هم آغوشی، بکه در همه ی لحظه ها، در گفت و گو، قدم زدن، غذا خوردن و...
پیوند زناشویی هماهنگی در همه ی کارهاست، آن هم با شناخت تواناییهای یکدیگر، و پذیرش ناتوانیهای خود، پیوند زناشویی در همسویی هدفهاست، و آن هم برای رسیدن به آرامش، که آن آرامش، هر چیز در جای خود باشد
غم به دل ها نبارد، استعدادها بارور شوند، انگیزه ای برای تلاش باشد، نوعدوستی به همراه آورد
گرفتاریهای زندگی، همانند کار محسوب شود، دیگر غصه ای نباشد، فکر جایش را بگیرد، حسادت هرگز نباشد، رقابت پیشه شود، وقت، ارزش یابد، از بیهوده گویی پرهیز شود، کار خلاف کاهش یابد، سعادت مردم مهم شمرده شود، ذهن به تکاپو بیفتد، نه با افکار بیهوده، که با اندیشه های عالی، و انسان، خودشناسی پیشه سازد تا به خداشناسی رسد، سخنان شیرین بگوید، شهد از زبانش ببارد، گوشهایش تیز شوند، برای پند و اندرز، به هر سو بال گشایند، پاها نیرو گیرند، برای رفتن به قله ی دماوند
آن را تپه ای سرسبز ببینند، نه آتشفشانی سردو خاموش!، قلب، گرم شود، ضربانش آهنگ عشق باشد، با دیدن یار، هردم به تپش درآید
چون سخن اندیشه بدینجا رسید، دل، تاب تحمل از کف بداد، خون گریست، به اظهار ندامت پرداخت، و با شرمساری فریاد زد
عشق چیز دیگریست...