سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حال دنیا را پرسیدم من از فرزانه ای !
گفت : یا وهم است یا خواب است یا افسانه ای .
گفتمش : احوال عمرم را بگو تا عمر چیست ؟
گفت : یا برق است یا شمع است یا پروانه ای .
گفتمش : این ها که می بینی چرا دل بسته اند ؟
گفت : یا گیج اند یا خوابند یا دیوانه اند





تاریخ : یکشنبه 89/8/23 | 7:58 عصر | نویسنده : م- غ | نظرات ()

برای همسایه ای که نان مرا ربود نان، 

برای دوستی که قلب مرا شکست مهربانی، 

برای آنکه روح مرا آزرد بخشایش 

و برای خویشتن خویش آگاهی و عشق  

میطلبم. 






تاریخ : یکشنبه 89/8/23 | 7:52 عصر | نویسنده : م- غ | نظرات ()

 

 

چنان دل کندم از دنیا که شکلم شکل تنهایی است

 

ببین مرگ مرا در خویش که مرگ من تماشایی است

 



مرا در اوج می خواهی تماشا کن،تماشا کن

 

دروغین بودم از دیروز،مرا امروز تو حاشا کن

 

 

در این دنیا که حتی ابر نمی گرید به حال ما

 

همه از من گریزانند، توهم بگذر از این تنها

 

 

 

فقط اسمی به جا مانده از آنچه بودم و هستم

 

دلم چون دفتر خالی،قلم خشکیده در دستم

 

 

گره افتاده در کارم،به خود کرده گرفتارم

 

به جز در خود فرو رفتن،چه راهی پیش رو دارم؟

 



رفیقان یک به یک رفتند،مرا در خود رها کردند

 

همه خود درد من بودند،گمان کردم که همدردند

 

 

شگفتا از عزیزانی که هم آواز من بودند

 

به سوی اوج ویرانی پل پرواز من بودند

 

 






تاریخ : پنج شنبه 89/8/20 | 8:2 عصر | نویسنده : م- غ | نظرات ()

باورم کن

باورم کن باورم کن

باورم کن انچه هستم

بس که ناباوری دیدم

تو خودم هر بار شکستم

 

باورم کن خیلی خسته م

از غم ناباوری ها

توکمک کن تا نباشم

ایه دربه دری ها

 

رگبا تلخ دورنگی

دشنه زد به تار وپودم

ازغم نامرده ذرات وجودم

 

دیگه باورم نمی شه

که هنوزم زنده هستم

گرچه می دونم که پاکی

شده باعث شکستم

 

باورم کن که تو سینه

غم دارم به حجم فریاد

اخه این غم کمی نیست

که صداقت رفته بر باد

 

زیر این گنبدوحشی

توی  این دل نگرونی

توبیاهمسفرم باش

اگه تو بخوای می تونی

تو می تونی تومی تونی







تاریخ : یکشنبه 89/8/16 | 1:39 عصر | نویسنده : م- غ | نظرات ()

 

 

 

ای کــــــاش قصهً کاش اینجا تمام می شد

 

 

 

پایان قصهً من با مـــــــــــــــا تمام می شد

 

 

 

افسوس حس خود را بـــا سایه می سرایم

 

 

 

ای کاش شرم شعر و انشـــــا تمام می شد

 

 

 

او در کنار من هست دنیا چقــــــــدر زیباست

 

 

 

ای کاش عمر دنیا اینجــــــــــا تمام می شد

 

 

 

،،،،

 

 

 

دستش کنار من بود ای کاش صحنه میمُرد

 

 

 

آغـــــــاز یک حقیقت ، اجـــرا تمام می شد

 

 

 

قلبِ خدا بیامرز ، یک روز زندگی کـــــــرد

 

 

 

ای کاش قصهً کاش آنجـــــــــا تمام می شد

 

 






تاریخ : چهارشنبه 89/8/12 | 10:11 عصر | نویسنده : م- غ | نظرات ()

سهم من از تو نگاهه                    سهم تو یه سینه راهه

 

سهم من مرگ چشامه                 سهم تو زندگی آره

سهم من از تو یه یاده                   سهم تو تو خاطراته

سهم من بی تو چه رفتن              سهم تو بی غصه موندن

سهم من از تو یه روحه                 سهم تو یه آبروئه

سهم من یه سینه چاله                سهم تو یه بی خیاله

سهم من نفس ندادن                     سهم تو نفس کشیدن

سهم من یه آسمون راه                سهم تو گُل و توو ماه

سهم من یه آرزو  بود                    سهم تو یه آسمون رود

سهم من یه یادگاری                    سهم تو صد بی خیالی

سهم من رفتن از اینجا                 سهم تو بی غصه هر جا

سهم من یه شاخه ی یاس           سهم تو  گلای ریواس

سهم من  به یادتو مرگ                سهم تو یه دله دلسنگ

سهم من یکم توهم                     سهم تو نگاه مردم

سهم من یه بوس از تو                 سهم تو دو بوسه بر من

سهم من خدا نگهدار                    سهم تو امید دیدار

سهم من رفتن بی غم                 سهم تو نبود ماتم

سهم  من یک شب رویا                سهم تو مردی مهیا

سهم من یه فاصله راه                  سهم تو خوشی تو رویا

سهم من یه آهو یک ماه               سهم تو خورشیده زیبا

سهم من یه دل نوشته                سهم تو دلی سرشته

سهم من یه غم پر بار                  سهم تو نگاهو دیدار

سهم من تورا به قلبم                  سهم تو خنجر به قلبم

سهم من یه خواهش از تو            سهم تو جونم فدای تو

 

 






تاریخ : چهارشنبه 89/8/12 | 10:4 عصر | نویسنده : م- غ | نظرات ()

گرامیداشت 13 آبانماه
 فرا رسیدن روز 13 آبان سالروز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام در سال 1358، روز مبارزه با استکبار جهانی و روز دانش آموز را به همه هم وطنان، به ویژه دانش آموزان فرهیحته و عزیز تبریک عرض می نماید

 

 

 










تاریخ : چهارشنبه 89/8/12 | 9:19 عصر | نویسنده : م- غ | نظرات ()

 

بزن بارون که دلگیرم

دارم این گوشه میمیرم

بزن بارون که دلگیرم

دیگه آروم نمی گیرم

حالا که خسته و تنهام حالا که  اون دیگه رفته

 می فهمم تازه این دردو چقدر تنها شدن سخته

بزن بارون که عشق اون هنوز توی نفس هامه

دلیل عشق پاک من بلور سرد اشکامه

ببار شاید که بر گرده تو قلبی که پر از درده

 ببین از وقتی اون رفته چقدر دستای من سرده؟

بزن بارون






تاریخ : سه شنبه 89/8/11 | 11:45 عصر | نویسنده : م- غ | نظرات ()

 

گفتمش در عشق پا برجاست دل

گر گشایی چشم دل، زیباست دل

گر تو ذورحمان شوی دریاست دل

بی تو شام بی فرداست دل

دل زعشق روی تو حیران شده

در پی عشق تو سرگردان شده

گفت در عشقت وفادارم بدان

من تو را بس دوست میدارم بدان

شوق وصلت را بسر دارم بدان

چون تویی مخمور خمارم بدان

با تو شادی می شود غم های من

با تو زیبا می شود فردای من

motyrzagholami75@yahoo.com

 لطفآ نظر بدهد

 

گفتمش عشقت به دل افزون شده

دل زجادوی رخت افزون شده

جز تو هر یادی به دل مدفون شده

عالم از زیبایی ات مجنون شده

بر لبم بگذاشت لب یعنی خموش

طعمه بوسه از سرم برد عقل و هوش

در سرم جز عشق او سودا نبود

بهر کس جز او در این دل جا نبود

دیده جز بر روی او بینا نبود

همچو عشق من هیچ گل زیبا نبود

خوبی او شهره آفاق بود

در نجابت در نکوهی طاق بود

روزگار اما وفا با ما نداشت

طاقت خوشبختی ما را نداشت

پیش پای عشق ما سنگی گذاشت

بی گمان از مرگ ما پروا نداشت

آخر این قصه هجران بود و بس

حسرت و رنج فراوان بود و بس

یار ما را از جدایی غم نبود

در غمش مجنون عاشق کم نبود

بر سر پیمان خود محکم نبود

سهم من از عشق جز ماتم نبود

با من دیوانه پیمان ساده بست

ساده هم آن عهد و پیمان را شکست

بی خبر پیمان یاری را گسست

این خبر ناگاه پشتم را شکست

آن کبوتر عاقبت از بند رست

رفت و با دلدار دیگر عهد بست

با که گویم او که هم خون من است

خصم جان و تشنه خون من است

بخت بد بین وصل او قسمت نشد

این گدا مشمول آن رحمت نشد

آن طلا حاصل به این قیمت نشد

عاشقان را خوش دلی تقدیر نیست

با چنین تقدیر بد تدبیر نیست

از غمش با دود و دم همدم شدم

باده نوش غصه او من شدم

مست و مخمور و خراب از غم شدم

ذره ذره آب گشتم کم شدم

آخر آتش زد دل دیوانه را

سوخت بی پروا پر پروانه را

عشق من از من گذشتی خوش گذر

بعد از این حتی تو اسمم را نبر

خاطراتم را تو بیرون کن زسر

دیشب از کف رفت فردا را نگر

آخر این یک بار از من بشنو پند

بر منو بر روزگارم دل مبند

عاشقی را دیر فهمیدی چه سود

عشق دیرین گسسته تار و پود

گرچه آب رفته باز آید به رود

ماهی بیچاره اما مرده بود

بعد از این هم آشیانت هر کس است

باش با او یاد تو ما را بس است






تاریخ : یکشنبه 89/8/9 | 10:25 عصر | نویسنده : م- غ | نظرات ()

میتونید بگید عشق چیه و چه رنگیه؟

حتما شدید یا دوست دارید بشید .یا دنبال یکی خوب و طلائی میگردید  اینطور نیست.

از قدیم ایام عاشقا عرفا حتی لاتو لوت های سرکوچه چه نقد ها چه داستان های از عشقو عاشق شدن و این  که عشق چیه و چه شکلیه گفتن

 

تاحالا به معنی واژه عشق فکر کردید...؟؟؟

خوب حالا من میگم...

معنی لغوی عشق کلمه فدا و فداشدن است...

و عشقیه نام گیاهی است که بیشتر در کشورهای عربی و مخصوصا عراق میروید (چاخان تو ایران خودمونهم هست ش قول میدم دیده باشی) این گیاه پس از بزرگ شدن به دور گیاهان دیگر میپیچد وتمام انرژی ومواد غذایی ذخیره شده در خودش رو به گیاه مقابل میدهد واین کار تا جایی ادامه پیدا میکند تا خود خشک شده و از پا درآید.

این اون چیزیکه تو انترنت سرچ بکنی پیدا میکنی ولی دقیقا برعکس عشق طلایی رنگه قسمتهای که در معرض افتاب هستن قرمز ونارنجی خوش رنگ ومواد غذایی طرف مقابل استفاده میکنه

این عکس عشقه خودم گرفتم...

 

 

آیا به درستی عشق همین معنا را دارد؟

بعضی ها عاشق میشن.دست از همه چیز میکشن.

بعضی ها تو عشق دنبال آسایش هستن.

شبیح یه ماه عسل طولانی یه ویلا یه ماشین

خوشگل با یه باک پر بنزین

یعنی طرف خونه و ماشین خوشگل یا موقیت خوبی

نداشته باشه عاشق نمیشن. بعضی ها عاقل تر هستن

میدونن میفهمن از این بهتر یگرشون نمیاد و...

دسته ای هم که کم نیستن عاشق کسی میشن

که براشون ارزشی قائل نیست

و وقتی بهش نمیرسن خودشون رو میکشن

یا از زمین زمان دست میکشن و روی عشقی

که گذینه دوم رو تیک زده (یعنی رقیب رو انتخواب کرده)میمونن

و میگن ما عاشقیم حتما باید  بترشیم چون فلانی که ما دوستش داشتیم مارو ادم حساب نکرد نمیدونم این کجا تو مکتب عشق نوشته شده خودت رو بکشی یا .

ولی یادتون باشه میخوای مزه عشاق رو بچشید دنبال کسی نباشید که عاشقش باشید دنبال کسی بگردید که عاشقتون باشه 2 جمله دوست دارم رو به هرکی نگو چون از هرکی ممکنه بشنوی 3 اگه دنبال عشقو حالی برو دوبی کنار ساحلش با قیمت ارزون تر و با حال تر پیدا میکنی 4هیچ وقت دروغ نگو چون بزرگترش رو میشنوی  چون دروغ در برابر عشق شبیح اسید میمونه همه چیز رو تجزیه میکنه... 5  روی زمین دنبال فرشته نگردید گناه های هم دیگه رو ببخشید .اون گیاه عشق شاید بگید گیاه دیگه رو خشک میکنه ولی هرگز این کار رو نمیکه گیاه عشق یه گیاه انگلی به معنای واقعی کلمه نیست اگر میزبان ضعیف باشه نتونه عشق رو تحمل بکنه از بین میره گیاه غذای عشق رو تامین میکنه و عشق بخاطره مزه ورنگش از خورده شدن اون توسط نشخار کننده گان جلو گیری میکنه

عاشق چشم رنگی ها خوشگل مشگل ها شدن کاری نداره

 

نکته اخر از عاشق شدن  نترسید ...عشقتون رو پاک نگه دارید

و عشقت رو نصار کسی کن که بعد از خدا  لیاقتش رو داشته باشه






تاریخ : دوشنبه 89/8/3 | 7:59 عصر | نویسنده : م- غ | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.